توی این پست جدید اگه خدا بخواد می خوام پیامهایی رو برای خودم وبرای شما مامانهای مهربون و دوستان عزیزم درباره دخترهامون بزارم واما پیام اول از همین حالا تبدیل شدن به مادری که همیشه دوست داشته اید باشید رو شروع کنید. این کار را تا زمانی که او به هجده سالگی برسد متوقف نکنید. ...
این صندلیهای ریحانه ماجرا داره از صندلی ماشین تا غذاخوری و کریرنوزادی همه یه جورایی برای فامیل سوژه شده این شاهزاده خانم خیلی نازنازی تشریف دارن واین هم یه عکس دیگه از تاب ریحانه خانم البته مامان ریحانه ...
امسال سال 92 اولین ماه رمضان ریحانه خانم هم بود وخودتون ببینید که چی شد: بله دیگه وعاقبت رو زمین نشستن هم همینه وما هم خیلی مظلومانه در گوشه ای دیگر افطار کردیم ...
چه لطيف است احساس آغازي دوباره... وچه زيباست رسيدن دوباره به روز زيباي آغاز تنفس... وچه اندازه شيرين بود آن روز... روز ميلاد تو... روز تو... روزي كه تو آغاز شدي... دختر نازم تولدت مبارك قربونت برم که سایز صفرم برات بزرگ بود اولین صبح زندگی ریحانه ...
عزیز دلم رفته بود حموم ودر مواردی بسیار نادر پیش میاد که دخترم خوش خلق از حموم به بیرون راهی شود ودر اکثر موارد با اشک و آه و گریه خروج پیدا می کنند... واین یکی از آن موارد نادر است: واینکه دخترم دراین عکس وارد پنج ماهگی هم شده من فدای تو بشم مامانی واین آرامش قبل از طوفان است ...